ورای قيل و قال …

تفسير کاکایی از موضوعات و مقولات عرفاني، غالباً حكمي است و همين امر نظم و ساماني به ديدگاه ايشان مي‌دهد. از افروختگي و ذوق‌افشاني و سودازدگي‌هاي ذهني بازشان مي‌دارد، اما در عوض قدرت تحليل و تقرير و تحرير، به همراه موهبت تفسير و تأويل در كار ايشان ديده مي‌شود.

 

hasti va nisti

نگاهي به كتاب «هستي و عشق و نيستي» نوشته‌ي قاسم كاكايي

ویژه نامه همشهری، خردنامه ويژه كتاب ، آبان و آذر1389 ، سید مسعود رضوی

از نظــرگه گفتشان شد مختلف

آن يكي دالش لقب داد اين الف

در كف هر كس اگر شمعي بدي

اختلاف از گفتشان بيرون شدي

(مولانا جلال‌الدين)

«هستي و عشق و نيستي» تأليف قاسم كاكايي كتابي است كه از مجموعه مقالات حكمي و عرفاني وي فراهم آمده و از هر جهت شايسته توجه و دقت علاقه‌مندان به عرفان است. كاكايي – متولد 1336 خورشيدي- اهل و مقيم شيراز است و در مقاطع مختلف دانشگاهي و حوزوي تحصيل كرده، از جمله تلمذ در محضر مرحوم آيت الله نجابت شيرازي كه از وارستگان و دانشوران روحاني بود و بسيار نيك نام و شهره به صفاي معنوي و معرفت حكمي و عرفاني. كاكايي در دانشگاه تدريس مي‌كند و قبلاً‌ از وي چندين كتاب تأليف و ترجمه شده است. از جمله: خدامحوري1374/ كلمه حق 1376/ وحدت وجود به روايت ابن عربي و مايستر اكهارت 1381/ فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامي 1381/ آيت حق 1382/ ترجمه كتاب عوالم خيال اثر ويليام چيتيك 1384/ فلسفه عرفان 1387/ ترجمه كتاب اقتداي به محمد نوشته كارل ارنست (در دست چاپ) و …

كارنامه كاكايي از جدي بودن و اعتبار كارهاي او خبر مي‌دهد. اما كتاب اخير، يعني: هستي و عشق و نيستي، ويژگي‌هاي خاصي دارد و مي‌توان آن را از بهترين آثار او قلمداد كرد. اين كتاب در شش فصل تدوين شده به اين عناوين: هستي و وحدت آن/ نيستي و كاركرد آن/ عشق يا رقص بين هستي و نيستي/ سرشت تجربه عرفاني/ دين و عرفان/ گفت و گوي اسلام و مسيحيت از راه عرفان.

همه فصول كتاب كه در بردارنده‌ي 18 مقاله و يك پيش‌گفتار است خواندني است. به جز يك واگويه عاطفي درباره شادروان شهيد حبيب روزي‌طلب – كه نگارنده اين سطور نيز در تيپ امام سجاد(ع) و لشكر فجر شيراز افتخار هم‌نشيني و آشنايي وي را داشتم- و نيز نوشته‌اي كوتاه از مرحوم آيت الله شيخ حسن‌علي نجابت درباره عشق مابقي مقالات دقیقه های تحقیقی هستند و علاوه بر تحلیل، مفاهيم پايه و اساسي در عرفان اسلامي- نظير عشق،‌ خدا، وحدت وجود، هستي،‌ نيستي و سعادت- به نظريات و نوشته‌ها و سروده‌هاي برخي از اعاظم درجه اول عرفان و ادب نيز پرداخته است. به طور خاص در باره ابن‌عربي، ملاصدرا، مولانا، حافظ، شيخ علاءالدوله سمناني، شيخ بهايي، شيخ محمود شبستري و البته مايستر اكهارت،‌ عارف آلماني در روزگار قرون وسطا.

بيشترين حجم مقالات درباره شيخ اكبر محي الدين ابن‌عربي و مايستر اكهارت است و اين‌ها البته از بهترين مقالات قاسم كاكايي در اين كتاب است.

نويسنده اطلاعات دقيقي درباره هر موضوع دارد و تسلط وي در توضيح و بيان آشكار و بلاتعقيد در هر قسمت، بيانگر تسلط بر موضوع و قدرت تحليلي وي بر اساس داده‌هاي هر مبحث است. نويسنده نظريه‌پرداز نيست اما تحليل‌گر قابلي است كه با نثري روشن و امروزي به تحرير مطالب دشوار پرداخته و اين از صفات خوب اوست، زيرا اغلب كساني كه در اين عرصه‌ها قلم مي‌زنند، به تدريج در نوعي شيوه آركائيك بيان‌ گرفتار مي‌شوند. همين امر، رابطه‌ي آنان با مخاطبان را كاهش مي‌دهد.

خوشبختانه نثر فارسي كاكايي سليس و امروزي و استوار است. گويا تحت تأثير والتر ترنس استيس است كه مفاهيم دشوار را به قلمي مرسل و وضوحي حيرت‌انگيز مي‌نوشت و اثري گسترده بر مخاطبان خود نهاد.

علاوه بر اين، مقالات كاكايي از حيث رجوع به منابع و مآخذ دست اول نيز قابل توجه است. وي به ندرت به آثار درجه دو درباره موضوع ارجاع مي‌دهد. اگر به سراغ اكهارت مي‌رود مستقيماً‌ از آثار متعدد او نقل مي‌كند و اگر قصد بيان نظر ابن‌عربي يا مولانا يا صدرالمتألهين را داشته باشد از فتوحات و فصوص و مثنوي و اسفار و مشاعر مستقيماً‌ سند مي‌آورد.

از قرآن كريم و متون روايي هم اطلاع مطلوب دارد و در ثبت افاضات الهي و روايات ائمه سخاوتمند است و اين از نقاط قوت كار او نيست. به دو شيوه پژوهش مي‌كند: 1- مضمون كاري برخي آثار و موضوعات- نظير مقاله «راز گلشن راز» يا «سعادت غايي و عشق الهي»، 2- تحليل تطبيقي – نظير مقاله «وحدت آفاقي وجود از ديدگاه ابن عربي و مايستر اكهارت» يا «نظريه وحدت وجود و برهاني بودن آن از ديدگاه ابن‌عربي و ملاصدرا» و يا «توحيد افعالي در قرآن و كتاب مقدس» – در اين شيوه‌ها، ابتدا به طرح موضوع مي‌پردازد و تحرير محل نزاع مي‌كند. سپس بدون اطاله كلام به اصل موضوع وارد شده و به نقل قول‌هاي معتدل و مفيد- بدون اسراف و تطويل- بسنده مي‌كند و در نهايت نظر خود را واضح و دقيق بيان مي‌نماید.

نظر او البته نظريه و تئوري تازه‌اي نيست، اما صورت‌بندي مجدد مسايل بسيار مهمي در حيطه عرفان و برخي شقوق حكمت است. البته گاهي به راه داوري‌هاي تند رفته و مثلاً وجه شاعرانه شعر حافظ را يكسره تأويل كرده و گويي از ياد برده است كه حافظ، شاعري اهل عرفان بوده، نه عارفي اهل شعر.

اگر به مقالات كاكايي درباره مولانا- در فصل دوم- بنگريم و آن‌گاه به مقاله «عشق از منظر حافظ» – در فصل سوم، مي‌بينيم كه در هر دو، از يك الگوي تحليلي پيروي كرده و پيش‌فرض نظري وي اين است كه شاعر، عارفي واصل و يا حداقل سالك طريقت و عامل شريعت است. اين انگاره درباره حافظ، البته تالي نظراتي هم‌چون نظر مرحوم استاد مطهري در كتاب «تماشاگه راز» است اما دروازه هنر اصلي حافظ، يعني صنعت ايهام را مي‌بندد و دايره مخاطبانش را به جمع معدودي محدود مي‌كند.

پايان سخن اين كه «هستي و عشق و نيستي» اثري قابل توجه و خواندني از مطالعات و پژوهش‌هاي جدي درباب عرفان و حكمت است. ارزش بحث‌هاي تطبيقي آن بسيار زياد و درخشش و تخصص نويسنده عمدتاً در همين عرصه است.

كاكايي متعلق به مكتب تصوف علمايي ايران است و البته اين گروه از كاربرد اين واژه و هم‌چنين كلمه صوفي درباره خود ابا دارند. غالباً‌ عرفان به كار مي‌برند و آن را وجه سالم و باطني و شريف در اين سلسله معنوي مي‌دانند.

نوعي عرفان نظري بر اساس حكمت متعاليه و شروح ايراني ابن‌عربي، همراه با كلام مدرسي، محدوده‌هاي طرح موضوع در عرصه عرفان را براي ايشان روشن كرده است.

تفسير ايشان از موضوعات و مقولات عرفاني، غالباً حكمي است و همين امر نظم و ساماني به ديدگاه ايشان مي‌دهد. از افروختگي و ذوق‌افشاني و سودازدگي‌هاي ذهني بازشان مي‌دارد، اما در عوض قدرت تحليل و تقرير و تحرير، به همراه موهبت تفسير و تأويل در كار ايشان ديده مي‌شود. تأويل ايشان نيز، البته محدود و مقيد است به معارف شرعيه كه قلب آن وحي است و روايات معصومين. گرايشي كه كاكايي در عرفان دارد، دايره‌اي است كه ائمه اطهار حامل و سخنگوي آنند و نه سلسله‌اي كه مشايخ صوفيه، شطح‌گوي و در حال سماع و مقيم خانقاهند.

حكايت اين دو، باري، مجالي ديگر مي‌طلبد. والسلام

(اين كتاب توسط انتشارات هرمس به تعداد 2000 نسخه به چاپ رسيده است و قيمت آن 12000 تومان در 503 صفحه است).

حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی مدرس حوزه و دانشگاه

دیدگاه کاربران (4 دیدگاه)

  1. محمد طلبه حوزه :

    عرض سلام
    استاد در آیه
    وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِى ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى‏ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى‏ شَهِدْنَآ
    این سوال و جواب تکوینا و جبرا صورت گرفته یا در حال اختیار؟
    چه اشکالی دارد که بگوییم در عین اختیار متناسب با آن وقت علم به حضور رب و جرعه نوشی در تمام ابعاد وجود فقط از او آنچنان که غیری نبود تا اختیار .غیر را انتخاب کند .جبرا این واقعا تحقق یافته به دیگر سخن در عین اختیا.ر علم به حضور رب و شهود اتصال وجودی و وابستگی تام به او جبر را برانگیخت؟

    1. دوست عزيز، اين آيه در واقع از دو چيز سخن مي گويد. يكي آن كه نفس ما آينه خدا نما است (من عرف نفسه عرف ربه)، وديگر آن كه ما در اعماق جانمان عاشق خداييم و مقر به ربوبيت او. اين بيت سعدي ترجمان همين آيه است:
      همه عمر بر ندارم سر از اين خمار مستي/
      كه هنوز من نبودم كه تو در دلم نشستي

  2. در ابتدای مطلب مسعود رضوی نوشته اید “برچسب زده شده”، آیا می توانم بپرسم منظورتان چیست؟
    ارادتمند سید مسعود رضوی

  3. جناب آقاي سيد مسعود رضوي
    با سلام، از آشنايي با شما بسيار خوشوقتم و از التفاتتان به كتاب اين حقير و نيز نقد آن متشكرم. عبارتي را كه نوشته ايد بنده روي كامپوترم نمي بينم ولي جهت و منظور آن را مي توانم حدس بزنم. همانطور كه مي دانيد راه اندازي و به روز رساني اين سايت را برخي از دانشجويان و علاقمندان به عهده گرفته اند. هر مطلب و هر پستي در اين سايت تعدادي كليد وا‍ژه دارد كه از آنها به عنوان برچسب ياد مي كنند. لذا مطلب “وراي قيل و قال” چند كليد واژه يا برچسب دارد كه يكي از آنها “سيد مسعود رضوي” است. اين امر كار جستجو در اينترنت را راحتتر و سريعتر مي كند.

    با آرزوي توفيق الهي و به اميد ديدار
    كاكايي

به محمد طلبه حوزه پاسخ دهید لغو پاسخ