خبرگزاری مهر- صفحۀ دین و اندیشه –یک استاد فلسفه و عرفان اسلامی دانشگاه شیراز با بیان اینکه همه چیزدان مانند عقابی که در اوج آسمان همه چیز را تحت سیطره خود میبیند و بر ملک جهان تسلط دارد احساس غرور میکند، گفت: چنین فردی همه چیز را در زیر پای خود میبیند که نشان از جهل مرکب او است.
حجت الاسلام دکتر قاسم کاکایی در مورد اینکه بسیاری از ما ایرانیان در مورد موضوعات گوناگون و بدون آنکه در آن تخصصی داشته باشیم اظهارنظر میکنیم و دلایل این «همه چیزدانی» به خبرنگار مهر گفت: این فرهنگ از دوران مدرسه در ما نهادینه شده است. یعنی بیشتر معلومات ما متکی بر محفوظات و شنیدههای آموزگاران ما است. ولی در علوم عقلی اینطور نیست و دانش اندوزان همه چیز را با دلیلش میپذیرند. در علوم نقلی است که ما بدون دلیل همه چیز را میپذیریم. این در نظام آموزشی ما از معلم به معلمهای نسلهای آتی انتقال مییابد و معلم خود را همه چیز دان میپندارد.
وی افزود: امروزه نیز با جستجو در اینترنت همان کار علوم نقلی را میشود کرد و این همه چیزدانی در علوم انسانی بیشتر اتفاق میافتد زیرا آن تخصص علوم دقیقه و فنی و مهندسی در علوم انسانی رخ نمیدهد. یک متخصص فیزیک به خود اجازه اظهار نظر در رشته برای مثال میکروب شناسی را نمیدهد ولی هردو به خود اجازه اظهارنظر در علوم انسانی را میدهند.
کاکایی در مورد اینکه آیا نسبتی میان «همه چیزدانی» و عدم گماشتن افراد متخصص در تخصصهای خود وجود دارد هم اظهارداشت: اگر یک فرد مسئول را در مقامی بگذاریم که تخصصش را ندارد هرچه آن مقام عالیتر و بالاتر باشد خطر اظهارنظر و همه چیز دانی او بیشتر است. زیرا غروری در آن فرد به وجود میآید که منجر به خودبزرگ بینی او میشود و همه چیز دان میشود.
این استاد فلسفه و عرفان اسلامی دانشگاه شیراز تصریح کرد: چنین فردی برای حفظ مقام خود داناییاش را به رخ مردم میکشد و طبق این شعر که دانایی توانایی است خود را قدرتمند جلوه میدهد که به نوعی مردم را میفریبد.
این محقق و پژوهشگر حوزه عرفان اسلامی یادآورشد: چنین فردی برای فرار کردن از سؤالات مطرح شده در حیطه تخصصی و مسئولیت خود همه چیزدانی خود را حمل بر احاطه خود بر اداره امور معرفی میکند. مانند عقابی که در اوج آسمان همه چیز را تحت سیطره خود میبیند و بر ملک جهان تسلط دارد احساس غرور میکند و همه چیز را در زیر پای خود میبیند. در تمام مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اظهار نظر میکند که این حالت جهل مرکب برای او به ارمغان میآورد و خیال میکند که همه چیز را میداند و نمیداند که نمیداند.
با سلام.این چنین تفکری در همه ادوار تاریخی حضور داشته که نمونه بارز آن حماسه کربلاست که انسان زورمندی به ظاهر پیروز میدان میشود اما تاریخ او را در برابر حق گویی ابا عبدالله خوار وخفیف میداند.یا حتی کشته شدن سقراط حق طلب که تفاوت خود با همه چیز دانان آن زمان(سوفسطاییان) را در علم به جهل خود میداند!
استاد عزیز.با وجود آنکه بحث پیرامون تحول در علوم انسانی یکی از نیازهای وضرورتهای امروز در جامعه است وگاها شاهد حضور افراد غیر متخصص در این مباحث هستیم،جای شما را به شدت در این میان خالی میبینیم.این گستاخی من را ببخشید اما از شما میخواهیم جدی تر به این مقوله بپردازید.
با سلام.این چنین تفکری در همه ادوار تاریخی حضور داشته که نمونه بارز آن حماسه کربلاست که انسان زورمندی به ظاهر پیروز میدان میشود اما تاریخ او را در برابر حق گویی ابا عبدالله خوار وخفیف میداند.یا حتی کشته شدن سقراط حق طلب که تفاوت خود با همه چیز دانان آن زمان(سوفسطاییان) را در علم به جهل خود میداند!
با تشکر از مطلب خوب شما.
استاد عزیز.با وجود آنکه بحث پیرامون تحول در علوم انسانی یکی از نیازهای وضرورتهای امروز در جامعه است وگاها شاهد حضور افراد غیر متخصص در این مباحث هستیم،جای شما را به شدت در این میان خالی میبینیم.این گستاخی من را ببخشید اما از شما میخواهیم جدی تر به این مقوله بپردازید.