شاه شمشادقدان
مست از بادهٔ حق ذکر به لب چرخ زنان چشم بابا ز پیاش، دیدهٔ زینب نگران شد سوی جبهه روان حیدر ثانی و جوان شاه شمشاد قدان خسرو شیریندهنان که به مژگان …
رایت عشق
سر را به نِی نمودی از بهر عشق رایت کردی به کربلایت صد مثنوی حکایت نی میزند نوایی از خاک نینوایت شوری ز نالهٔ او بر دل کُند سرایت زان یار دلنوازم …