
به کوشش : دکتر شهرام يوسفى پور |
ناشر : مؤسسه تحقيقات و توسعه علوم انسانى – تهران |
چاپ اول، 1383 شمسى |
نوع جلد : شومیز |
قطع : وزیری |
تعداد جلد : 2 |
تعداد صفحه 839 |
فهرست جلد اول
· مقدمه / قربان بهزادیان نژاد
· گزارش دبیر علمی همایش / غلامرضا اعوانی
· سخنرانی افتتاحیه / غلامرضا اعوانی
· موسی و شبان در متون عرفانی / آنه ماری شیمل / ترجمه: آویسا خواجه نوری
· نقش عرفان در شکلگیری حکمت متعالیه / غلامحسین ابراهیمی دینانی
· عرفان صراط مستقیم گفتگوی ادیان / شهرام پازوکی
· مفهوم اونیورسال در متافیزیک و در مدرنیته / سعید بینای مطلق
· فراسوی رنگین کمان (بینش مولانا رومی از حقیقت در سنن گوناگون) / هایده قمی
· عرفان اسلامی، عرفان مسیحی (تساهل و تسامح) / قاسم کاکایی
· مراتب هستی از دیدگاه مولوی و تطبیق آن با ودانتا / محمد رضا ریخته گران
· مقدمهای بر معرفی مشابهات و اختلافات (پدیدار شنای و عرفان) / محمود نوالی
· از تجربه تا تعبیر؛ تأملی در زبان متناقض نمای عرفا / مهدی محبتی
· چیستی و چرایی شعریّت نثرهای عرفانی / رضا انزابی نژاد
· قصهی نامکرّر عشقِ عارفان / حمید فرزام
· شناخت عرفان در اروپای قرون وصطا / فریده مهدوی دامغانی
· خویشکاری مشترک ((نی)) در بندهشن و مقدّمهی مثنوی – ((فرضیّهای در بررسی مقایسهای حماسه و عرفان)) /سجاد آیدانلو
· حافظ زبان گویای فرهنگ ایرانی – اسلامی / اصغر دادبه
· نظام حافظ در دیار رودکی / میرزا شکورزاده
· دل محوری و مشاهدات عارفانه در شعر نظامی و حافظ / بهروز ثروتیان
· حکایت شیطان در تذکرههای کهن فارسی احوال عارفان / یکاترینا خاچطوریان / ترجمه: حسین خندق آبادی
· تحقیقات راجع به عرفان ملامتی و مکتب سور رئالیسم / هرمز رحیمیان
· سید حسام الدین عشاقی و فرقهی عشاقیه / محمود اِرل قلیچ / ترجمهی محسن قائم مقامی
· اقبال شیمل / خسرو ناقد
· خدمات پرفسور شیمل به عرفان و ادب ایران / حسن لاهوتی
· تلاشهای پرفسور شیمل در شناسایی عرفان و فرهنگ ایران / علی رهبر
زائر سرزمين هاي شرقي
آنه ماري شيمل،اسلام شناس و شرق پژوه پرآوازه معاصر، از جمله انديشمنداني است كه در بازشناسي زواياي خاموش وتاريك تاريخ فرهنگ شرق اسلامي، مساعي مأجوري داشته است.
حاصل اين عزم مبارك، ۱۰۵ كتاب و صدها مقاله به زبان هاي مختلف است. شيمل، افزون بر زبان هاي اروپايي (آلماني ، انگليسي،فرانسه ) با بسياري از زبان هاي شرقي (عربي ، فارسي، تركي، اردو، پنجابي، هندي) نيز به خوبي آشناست.
آنچه از پي مي آيد گزارشي از آيين بزرگداشت ايشان در قالب همايش «عرفان، پلي ميان فرهنگ ها» ست.
• گروه انديشه
•••
همايش بين المللي «عرفان، پلي ميان فرهنگها» ؛ بزرگداشت پروفسور آنه ماري شيمل طي روزهاي دوشنبه و سه شنبه (۲۲ و ۲۳ مهرماه 1381) در تالار علامه اميني دانشگاه تهران برگزار گرديد.
«موسي و شبان وتأثير آن بر ادبيات شرق و غرب» ، موضوعي بود كه پروفسور شيمل براي حضار ايراني به ارمغان آورده بود و به زبان انگليسي ايراد كرد. وي در آغاز سخن خود گفت كه از زمان كودكي جذب كار مولانا شد و تاكنون بيش از سي بار به مزار او در قونيه رفته است. شيمل گفت كه از ميان داستانهاي مثنوي،داستان موسي و شبان بسيار او را تحت تأثير قرارداده است واين به سبب نحوه بازگويي مقاصد پيامبران از يك سو و بيان ژرف هنر نيايش كه قلب دين به شمار مي رود، از سوي ديگر است. وي پس از بازگويي خلاصه اي از داستان موسي و شبان گفت: «ما غالباً وسوسه مي شويم كه مردم را تقسيم كنيم و آنها را با توجه به ميزان سوادشان دسته بندي كنيم در حاليكه مي دانيم لازم است دنبال جمع كردن آنان باشيم واين خود خداوند است كه انسانهارا متفاوت آفريده است». شيمل در مورد نيايش گفت: «خداي متعال هرگز بي اذن خود اجازه دعا وعبادت را به بنده خود ارزاني نمي دارد. نيايش شبان را هم خود او به شبان الهام كرده بود ودر واقع اين خدا بود كه دنبال شبان بود».
ايشان در ادامه تأكيد كردند كه دشمنان خود را همواره بايد دوست بداريم زيرا وقتي انساني به سبب رنج و اندوهي كه دشمنش بر او وارد ساخته، دست دعا به درگاه الهي بر مي دارد و زاري مي كند، بايد بداند كه اين دشمنان بودند كه مسير سهل تر و مستقيم تري براي رسيدن به خداوند به او معرفي كردند. وي در ادامه به داستان مشابهي كه در كتاب تولوك، پژوهشگر آلماني ، آمده اشاره كرد كه براي نخستين بار در سال ۱۸۲۱ صوفيان مسلماني چون حلاج و مولانا را به اروپاييان معرفي كرد و علت علاقه به مولوي را در گستردگي آثارش در ميان تمام سرزمينهاي اسلامي واينك اروپايي و آمريكايي دانست و گفت: «مولوي متعلق به غرب يا شرق نيست، او نور الهي را در همه جا پراكنده است».
شمارۀ 2292 روزنامۀ ایران
تجربه عرفانی را به انحاء گوناگون می توان تعریف کرد و از رهگذر این تعاریف به تبع ، دیدگاه های متنوعی نیز می توان در خصوص ارتباط بین فرهنگ ها و تمدن های مختلف ارائه کرد. از یک سو کسانی که عرفان را تجلی عشق و شناخت گرایی می دانند می توانند استدلال کنند که عرفان ” معانی ” را فاهمه انسانی به هم نزدیک می سازد و از سوی دیگر کسانی که عرفان را به مثابه « متدلوژی » و فراتر رفتن از جنبه های عقلانیت ظاهری برای شناخت عمیق تر و انگیزش احساس و عاطفه می دانند می توانند به عرفان نقش یک میزان را نسبت دهند که عملا وجه تخالف میان فرهنگ ها را تحت تاثیر قرار می دهد.