
ابن عربی و اکهارت مانند هر اندیشمندی دیگر، در پی ریزی جهان بینی خود، در پی شناخت هستی و وجودند. لیکن رویکردشان به “وجود” صرفا از سر فلسفه ورزیدن خشک و بی روح نیست بلکه در هستی، امری قدسی و الهی یافته اند که موجد نوعی “هیبت” در درون عارف است. اصولا در مکتب وحدت وجود، وحدت و الوهیت از هم جدا نیستند. بنابراین، “وجود” برای امثال ابن عربی و اکهارت معنایی فراتر از “وجود” برای فلاسفه دارد
دکتر قاسم کاکایی، خردنامه صدرا،شماره 24، تابستان 1380
vahdate afaghi voojood az didgah ebn arabi v mahster eckhart.pdf