
روابط عمومی شهر کتاب -هادی مشهدی: کتاب «هنگام نیایش چه میکنیم؟» با زیر عنوان، «در باب نیایش و سرشت ایمان»، نوشتهی ونسان برومر، به همت انتشارات هرمس چاپ شده است. این اثر را اشکان بحرانی و مسعود رهبری به فارسی برگرداندهاند. تعلیقات، مقدمه و ویرایش آن به قلم قاسم کاکایی صورت گرفته است. این اثر مشتمل بر دو بخش و ده فصل است. در فصول آن، موضوعاتی چون «نیایش در بوتهی آزمون»، «مراقبهی درمانگرانه»، «دعا برای رخ دادن امور»، «نیایش و ماهیت ایمان» و «ایمان و سرشت اعتقاد دینی» مطرح شده است.
کتاب «هنگام نیایش چه میکنیم؟»، سهشنبه نوزدهم شهریور ماه، در مرکز فرهنگی شهر کتاب، به همت قاسم کاکایی، غلامرضا خاکی و حسین محمودی، نقد و بررسی شد.
کاکایی، دعا را به مثابه روح و باطن دین دانست، که امروزه تحت تاثیر جنبههای فقهی، ظاهری، سیاسی و اقتصادی دین، مورد غفلت واقع شده است و از این روی پرداختن به آن در ساحتهای مختلف علمی ضروری است. وی به اختصار شرحی از بیوگرافی مولف و جایگاه او در حوزهی فلسفهی دین ارائه کرد: برومر، یکی از مطرحترین افراد در حوزهی فلسفهی دین است. او چندین کتاب در این حوزه تالیف کرده است که برخی از آنها جوایزی نیز به خود اختصاص دادهاند. برومر، طی سفرهای متعدد خود به ایران، و شرکت در سمینارهای مختلف فلسفی، به نگاه و تصوری تازه دربارهی ایران و اسلام رسید. او همواره اسلام را آن چیزی میپنداشت که از طریق طالبان رواج داده شده است، اما پس از مراجعت از سمیناری در ایران، بر شناخت نادرست غربیها از اسلام، بر پایهی رفتارهای اعراب و ترکان عثمانی تاکید کرد و آن شکل از اسلام را توام با خشونت دانست. به زعم او، اسلام معنوی در ایران متبلور شده است. او در نوشتههای متعدد خود، از جمله آنچه در مقدمهی همین کتاب نوشته است، بر مشابهتهای ذات اسلام و مسیحیت تاکید کرده است. برومر اهل گفتگو، و بسیار متدین است.
وی، چگونگی آغاز کار ترجمهی کتاب «هنگام نیایش چه میکنیم؟» و مراحل آن را تشریح کرد و ادامه داد: ترجمهی این کتاب هم زمان با آخرین حضور برومر در ایران، به مناسب روز جهانی فلسفه، آغاز شد. در آنجا ویراست دوم کتاب به من هدیه شد و مترجمان بر اساس آن کار خود را آغاز کردند. برومر بر دو شرط تاکید داشت؛ اول، نظارت من بر ترجمه؛ و دوم، جایگزین کردن مصادیق و مثالهای اسلامی به ازای آنچه در کتاب اصلی آورده شده است. مترجمان کار برجستهای کردهاند؛ اما از آنجا که دو نگاه و سلیقه بر کار ایشان حاکم بوده است، اعمال حساسیتهای ویژه در کار ویرایش ضروری بود.
کاکایی، با استناد به دیگر آثار مولف، نظرگاه وی را دربارهی خدا تشریح کرد و افزود: برومر، اساس کار خود را بر دیدگاهی بنا نهاده است، که امروز با عنوان «الهیات وحیانی باز» از آن یاد میشود. این دیدگاه در برابر الهیات سنتی مطرح است. او و همفکرانش بر این عقیدهاند که الهیات سنتی، متاثر از فلسفهی یونان، خدایی مطلق را معرفی میکند و نه خدای کتاب مقدس را؛ خدایی که تغییرناپذیر است و صفات سلبی دارد. به زعم ایشان، خدای ادیان ابراهیمی، صفاتی انسانی، چون رحمانیت و غفوریت دارد. لذا این خداست که میتوان با او نیایش کرد و ترحماش را برانگیخت. از اینروی، دیدگاه برومر با عرفای ما نزدیک و همخوان است.
وی در ادامه، به برخی رویکردهای مولف در تعریف دعا اشاره کرد و افزود: به طور معمول از دعا، مفاهیمی چون خواست، خواهش و حاجتخواهی استنباط میشود؛ برومر تاثیر دعا را از این منظر بررسی کرده است. به زعم وی، در این شکل و صورت، بر پایهی تجربه، نمیتوان میزان تاثیرگذاری دعا را دریافت؛ چراکه در صورت تاثیرگذاری دعا بر خداوند، تعاریف کلاسیک حول او، تحت تاثیر قرار میگیرند. برومر بر پایهی استدلالهایی دیگر، معتقد است که نظرگاههایی از این دست میتوانند خداوند را به یک ماشین تعبیر کند. او بر اساس دیدگاهی دیگر، که بر تاثیر دعا بر شخص دلالت دارد نه خدا، دعا را بسان مراقبهای درمانگر میپندارد و آن رویکرد و دیدگاه را نیز مردود میشمارد. مولف به مدد استدلالهایی اینگونه، دیدگاههایی که دعا را تنها به حاجتخواهی محدود میکنند، به کلی نفی میکند. به زعم او، دعا تنها به حاجتخواهی محدود نمیشود، چراکه در این صورت علم مطلق پروردگار به خواست و نیازهای افراد، تحت تاثیر قرار میگیرد؛ سپاس، ستایش، پرستش، عشقورزیدن، توبه و استغفار نیز از کارکردهای دعا هستند. برومر دعا را به مثابه راز و نیازی بین عاشق و معشوق میپندارد، که باعث دور شدن بنده از سردی و بستگی میشود.
آیا نیایش با دعا مترادف است؟
دکتر خاکی، با طرح این سوال، سخنان خود را آغاز کرد. وی ضمن اشاره به خاستگاه این واژه در پارسی کهن تصریح کرد: در رجوع به پارسی کهن در مییابیم که نیایش فرآیندی است که با فعل فرود آمدن در جایی، محقق، و به خواستن و استغاثه منتهی میشود؛ مشابه آنچه در نماز صورت میگیرد. این نکته از این جهت اهمیت دارد که ما نیایش را مجموعهای از خواستنها و ارتباط برقرار کردنها و معراجهای درونی میدانیم، که دقیقا مترادف با کلمهی دعا نیست.
وی طرح مباحثی در خصوص ساختار محتوایی اثر مورد بررسی را ضروری دانست و ادامه داد: از آنجا که دعاگویی مختص شخص ایمانمدار است، بایستی در ابتدا تلقیات نویسنده از ایمان مطرح میشد و سپس دیدگاههای او در باب دعا؛ حال آنکه ساختار کتاب به کلی وارونه است. در فصول متعدد کتاب، پارهای مباحث به تکرار مطرح شدهاند، حال آنکه اگر مطالبی مرتبط، جایگزین آنها میشد، این اثر شکل و صورتی مطلوبتر مییافت. این بحث از اینجهت اهمیت دارد که امروز برخی از روشنفکران دینی، بر اینکه قرآن کلام خداست یا روایت پیامبر از مکاشفات درونیاش، تاکید دارند. اشارهای هرچند مختصر به تلقیهای گوناگون پیروان ادیان دیگر به مبحث دعا، در قیاس با رویکرد مسلمانان در این خصوص، میتوانست بر غنای کتاب بیفزاید.
دکتر خاکی، آسیبهایی را نیز در حوزهی نگارش مطرح کرد: بر جلد کتاب، واژهی ویراستار، در معنای عام آن درج شده است؛ به این معنا که مشخص نیست ویراستاری از حیث ادبی صورت گرفته است یا فنی. لذا، به ناگزیر باید مسئولیت این امر، از هردو منظر به ویراستار واگذار شود. در متن کتاب، برخی لغات ایتالیک شدهاند؛ به احتمال، این رویکرد با اتکا به شکل و صورت متن اصلی صورت گرفته است؛گاه واژهی اصلی، برگرفته از متن، در مقابل عبارت فارسی درج شده است، ولی در بیشتر موارد هیچ معنای خاصی از این اقدام تلقی نمیشود. واژگان عربی برخی جاها خوانندگان عام را دچار مشکل میکند، تصور میشود جایگزین کردن معادلهای فارسی برای آنها ممکن بوده است. متعاقب این آسیب، متن یکسان نیست و باعث جابهجایی سطح مخاطب شده است.
وی افزود: با استناد به مبانی روش تحقیق، افزودن برخی پاورقیها برگرفته از متن اصلی و بر اساس دیگر آثار مولف، غیر ضروری است، لذا میتوان از پاورقی برای بیان مطالب دیگر بهره جست. تعلیقات نیز،گاه بسیار پیچیده و فنی هستند وگاه بسیار ساده. نمیتوان دریافت آنها با چه رویکردی و برای چه کسانی نگاشته شدهاند.
خدای عشق و دوستی!
محمودی ضرورت و اهمیت پرداختن به مقولهی دعا، در حوزهی فلسفهی دین را تشریح کرد و گفت: در حوزهی فلسفهی دین و علم کلام، موضوعات و مفاهیمی چون خدا، صفات خدا، معجزه، نبوت و نیایش، مشترک هستند. حال آنکه هدف و روش برخورد با آنها در این دو حوزه متفاوت است. در علم کلام، هدف دفاع از مدعیات دینی است، با اتکا به روشی نقلی. اما در گسترهی فلسفهی دین، هدف فلسفی، تحری حقیقت است و التزام به له یا علیه موضوع ندارد. بنابراین در پیگیری این مباحث از منظر این دو حوزه، بروز چالشهایی جدی انتظار میرود. سخن گفتن از خدا، در حوزهی فلسفهی دین، سه رویکرد در بردارد. اول، سخن گفتن از خدا؛ این موضوع، با عنوان «زبان دین» مطرح شده است. رویکرد دیگر بر «سخن گفتن با خدا» دلالت دارد. در سخن گفتن از خدا، او غایب است، مخاطب ما نیست؛ اما در سخن گفتن با خدا، او یک طرف اصلی تخاطب است.
وی ادامه داد: سخن گفتن با خداوند، خود به دو شاخهی فرعی تقسیم میشود؛ اول سخن گفتن خدا با ما، و دوم سخن گفتن ما با خدا. در باب موضوع سخن گفتن ما با خدا، که از منظر فلسفهی دین نیز بسیار چالشبرانگیز است، به رغم موضوعات پیشین، منابع فارسی چندانی وجود ندارد. از این روی انتخاب این کتاب برای ترجمه بسیار مناسب است. مولف به رغم دیندار بودن،شان فلسفی قابل توجهی دارد. این اثر تنها به مسالهی نیایش نپرداخته است. مباحث دیگری چون دین و اخلاق، علم پیشین خداوند و چون آنها از مباحث مهم و قابل توجه این کتاب هستند. ترجمه نیز روان و خوشخوان است.
محمودی، در ادامه به واکاوی یکی از مباحث کتاب پرداخت و تصریح کرد: اگر دعا را به معنای طلب وقوع امری از خداوند بدانیم، پرسشی مطرح میشود: آیا با وقوع امری که طلب شده است، بر خیر جهان افزوده، یا از آن کاسته میشود؟ خداوند بر خیر ما و جهان و غیر از آن واقف است، لذا بدون نیاز به دعا بر خیر آن میافزاید و آنچه را باعث کاهش خیر میشود، صورت نمیدهد، پس میتوان بر بیهودگی دعا تاکید کرد. بنابراین لزوم و ضرورت دعا در چیست؟ پاسخ مولف این است: اگر خداوند، بدون نیاز از جانب ما، آنچه خیر است مرتفع و آنچه غیر از آن است، دور سازد، ما به شی تبدیل میشویم، او ما را در این حد فرو نمیکاهد.
محمودی افزود: در این اثر، رابطهی انسان و خدا در سه شکل تعریف شده است: اول؛ رابطهای مبتنی بر زور و اجبار، چون ارباب و بنده. دوم؛ رابطهای مبتنی بر توافق حقوقی و تکلیفی، چون رابطهی کارفرما و کارگر. سوم رابطهای مبتنی بر دوستی آزادانه، که تعامل دو سویه دارد. از نظر برومر خداوند مثل یک دوست عمل میکند و انتظار دارد ما حاجت خود را از او طلب کنیم. اما در رجوع به این دیدگاه، سوالات متعددی مطرح میشود: آیا دوستی آزادانه میتواند همراه با تهدید باشد؟ در رابطهی دوستانه، تضرع و التماس جایگاه دارد؟ خدای عشق، باید با همگان مهربان باشد، یا تنها با دوستان خود؟ نمیتوان وعده داد که این کتاب به تمامی این مسائل پاسخ بدهد.