روزنامه فرهیختگان/جعفر محمدی: سهشنبههای هر هفته مرکز فرهنگی شهر کتاب میزبان فرهنگدوستانی است که سعی میکنند خود را به خیابان احمد قصیر تهران برسانند و در نشستهای هفتگی این مرکز شرکت کنند.
سهشنبه ۱۹ شهریورماه نشست نقد و بررسی شهر کتاب به کتاب «هنگام نیایش چه میکنیم؟» نوشته ونسان برومر پرداخت، کتابی که با ترجمه اشکان بحرانی و مسعود رهبری، از سوی انتشارات هرمس منتشر شده است. اما آنچه این کتاب را به اثری متفاوت تبدیل کرده، مقدمه، ویرایش و تعلیقاتی است که دکتر قاسم کاکایی بر آن نگاشته است. این استاد دانشگاه شیراز پیش از این نیز درباره این کتاب نظرات ویژهای داشته است. او در ویژه نامه فلسفه نیایش روزنامه فرهیختگان درباره این کتاب صحبتهای مفصلی داشت. در نشست شهر کتاب که مانند همیشه با مدیریت علی اصغر محمدخانی برگزار شد، علاوه بر قاسم کاکایی، غلامرضا خاکی و حسین محمودی نیز حضور داشتند. آنچه در ادامه میخوانید گزارش فرهیختگان از این نشست است.
کاکایی: دیدگاه برومر
نزدیک به دیدگاه عرفای ماست
در ابتدای این نشست، حجتالاسلام والمسلمین قاسم کاکایی با بیان اینکه دعا روح دین است و نمیتوان دعا را از بطن دین حذف کرد، گفت: اساسا اگر دعا از دین حذف شود گویی باطن و روح دین از میان رفته است. آنچه امروز با آن مواجهیم، حکایت از غفلت از جنبه باطنی دین دارد که این پدیده به دلیل توجه بیشتر به حوزههای دیگر دین ازجمله فقه، سیاست و معرفت دینی است.
استاد دانشگاه شیراز در ادامه به مسوولیت خود در ویرایش کتاب «هنگام نیایش چه میکنیم؟» گفت: ترجمه و ارائه این کتاب میتواند فتحبابی برای ارائه آثار دیگر در حوزههایی چون فلسفه دین قلمداد شود، بهویژه این کتاب که نوشته یکی از مطرحترین فلاسفه دین در عصر حاضر است.
کاکایی با اشاره سابقه پژوهشی و تدریس برومر در دانشگاههای مطرح دنیا چون کمبریج گفت: برومر چند نوبت نیز رئیس کرسی فلسفه دین در دانشگاههای کشورهای اروپا بود. کتاب او با عنوان «هنگام نیایش چه میکنیم؟» که در اختیار ماست تاکنون چندین جایزه بینالمللی را به خود اختصاص داده است. آشنایی من با این فیلسوف به سال ۱۳۷۹ برمیگردد؛ زمانی که او برای شرکت در چندین سمینار در تهران، اصفهان، قم و شیراز به ایران سفر کرده بود. آن زمان دقیقا مصادف با زمان قدرت یافتن طالبان بود؛ دورهای که به سبب اقدامات طالبان چهره نادرستی از اسلام ارائه شده بود. برومر در یکی از سخنرانیهای خود در این سلسله سمینار در ایران با عنوان «سعادت غایی، غایت عشق الهی»، با حیرت از شرکتکنندگان در این سمینار سوال کرد و گفت برایش بسیار عجیب است که در مملکت ما تا این اندازه دانشجوی زن وجود دارد، چراکه تا قبل از آن او فکر میکرده که زنان در ایران اجازه تحصیل ندارند.
کاکایی گفت: بعد از آن بود که آشنایی من با برومر شکل گرفت. او علاقهمند شد به ایران سفرهای دیگری نیز داشته باشد، لذا آخرین سفر او در روز جهانی فلسفه بود که به ایران آمد و جریان ترجمه کتاب او با عنوان «هنگام نیایش چه میکنیم؟» در آن همایش کلید خورد. برومر اجازه ترجمه کتابش را منوط به دو شرط دانست؛ نخست آنکه مثالهای ارائه شده در کتاب با مصداق اسلامی بیان شود، چراکه کتاب و مثالهایش در فضای مسیحی ارائه شده است و دوم آنکه کتاب توسط من ویرایش شود و این بود روند شکلگیری این کتاب.
وی در ادامه به دیدگاه برومر اشاره کرد و گفت: اساس نگرش او را دیدگاهی تحت عنوان الهیات وحیانی شکل میدهد که این مولفه در برابر الهیات سنتی قرار میگیرد. او معتقد است الهیات سنتی که تحت تاثیر فلسفه یونان است، خدایی را معرفی کرده که بیشتر تحتتاثیر کل مطلق است و این خدا با خدای ادیان توحیدی فاصله دارد، لذا از این جهت او تالیفاتی را در این راستا نوشته است. دیدگاه برومر از یک نظر نزدیک به دیدگاه عرفای ماست، چراکه میگوید رابطه ما با خدا رابطه عاشقانه است. او معتقد است میشود با خداوند مرتبط شد و این مولفهها را در کتاب خود نیز بررسی کرده است. برومر در کتاب «هنگام نیایش چه میکنیم؟» دعا را کالبدشکافی کرده و بررسی میکند که آیا برداشت ما از دعا صرفا حاجتخواهی است؟ ضمن آنکه او دو فصل را نیز به این مساله اختصاص میدهد که چگونه بفهمیم دعای ما تاثیر خود را گذاشته که با این اوصاف این کتاب به شیوه تحلیلی به مباحث پیرامون دعا میپردازد.
این محقق با بیان اینکه برومر دیدگاه خاصی درباره دعا دارد، گفت: او معتقد است تاثیر دعا در وجود شخص پدید میآید، لذا با طرح تاثیر دعا در فرد این سوال را طرح میکند که آیا دعا نوعی رواندرمانی است؟ در عین حال برومر علاوه بر مباحث فوق میگوید آیا میتوان از خدا هرچیزی را خواست و این سوال را توامان طرح میکند که اگر خدا بر سرنوشت ما آگاهی دارد چطور ممکن است کسی بیاید و دعا بکند و سرنوشت آدمی را تغییر دهد، آیا این مساله سوال ایجاد نمیکند؟ کاکایی در پاسخ به این پرسشها گفت: شاید بهترین جواب آن باشد که دعا همان راز و نیاز میان عاشق و معشوق است، چراکه دعا ما را از سردی و بسته بودن خارج میکند.
خاکی: دیدگاه برومر در این کتاب
مبتنی بر فلسفه دین است
غلامرضا خاکی، عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران، در این نشست طی سخنانی با اشاره بهعنوان کتاب گفت: با دیدن این عنوان اولین سوالی که به ذهنم خطور کرد آن بود که آیا به لحاظ ریشه واژه نیایش با دعا یکی است؟ با توجه به سوالی که در ذهنم شکل گرفت، زبان فارسی پهلوی را بررسی کردم و متوجه شدم که کلمه نیایش در این زبان «نیایشن» آمده است و جالب آنکه حرف (ن) در پایان این کلمه به معنای جای فرود آمدن است، لذا معنای واژهای نیایش حداقل در ظاهر با خواستن و دعا کردن مشترک نیست و شاید مولانا بهترین وصف از دعا را با این ابیات ارائه کرده باشد:
باز فرود آمدیم بر در سلطان خویش/ بازگشادیم خوش بال و پر جان خویش
باز سعادت رسید دامن ما را کشید/ بر سر گردون زدیم خیمه و ایوان خویش
خاکی ادامه داد: با این وصف نیایش مجموعه از حمدها و خواستههای ما تلقی میشود، بنابراین نیایش دقیقا متوازن با دعا نیست. من تأخر و تقدم در فصلهای این اثر را چندان متناسب با موضوعات نمیدانم و به نظرم پارهای مطالب در این کتاب تکرار میشود؛ چه اینکه اگر چنین اتفاقی نمیافتاد امکان طرح مباحث بیشتری ممکن میشد. با توجه به مصداقهای ارائه شده در این تالیف انتظار میرفت رویکرد مسلمانان به دعا نیز بیان شود، هرچند دیدگاه برومر در این کتاب مبتنی بر فلسفه دین است، اما با این وصف با توجه به توضیحاتی که ارائه شد، جای این موضوع در کتاب خالی بود. خاکی در ادامه خطاب به حجتالاسلام کاکایی گفت: مشخص نیست در این کتاب شما نقش ویراستار ادبی را دارید یا ویراستار فنی، ضمن آنکه به لحاظ فنی نیز تعدادی از لغات ایتالیک شدهاند ولی معنای خاصی را به متن نمیدهند و باید این موارد در کتاب یکسانسازی میشد.
وی با بیان اینکه در این تالیف تعدادی واژههای عربی وجود دارد که تنها برای مخاطب خاص قابل درک است، گفت: این واژگان خواننده عادی را اذیت میکند و باید این واژهها به فارسی برگردان میشد، ضمن اینکه کتاب روال مشخصی ندارد، به این مفهوم که در برخی موارد بسیار تخصصی است و در برخی موارد روندی معمولی دارد که نشان نمیدهد این اثر برای کدام طیف ترجمه شده است. اساسا در ترجمه یک اثر به ویژه اثر تخصصی لزومی ندارد که تمامی پاورقیها ترجمه شود و به جای این رویکرد بهتر بود تا علاوه بر تعلیق، پانویس نیز ارائه شود.
محمودی: از نگاه فلسفه دین هدف
ارائه حقیقت است
حسین محمودی، پژوهشگر حوزه فلسفه در سخنانی با اشاره به جایگاه کتاب «هنگام نیایش چه میکنیم؟» در حوزه مسائل مربوط به حوزه فلسفه دین گفت: این کتاب در واقع در حوزه فلسفه دین با مسائل مختلفی دست و پنجه نرم میکند. در میان موضوعاتی که در حوزه فلسفه دین و علم کلام وجود دارد، برخی موارد مشترکند که از جمله آنها میتوان به مواردی چون وجود خدا، نیایش و دعا اشاره کرد. اما روش برخورد این دو حوزه متفاوت است، به نحوی که روش نقلی در علم کلام جاری است، در حالی که از نگاه فلسفه دین هدف ارائه حقیقت است. لذا فیلسوف دین وقتی اندیشهورزی میکند، باید التزام له و علیه را کنار بگذارد که این پدیده در این کتاب دیده میشود.
محمودی تصریح کرد: در فلسفه دین و در بحث سخن گفتن از خدا موضوعات متنوعی طرح میشود، از جمله زبان که در این رابطه در یک مقطع مراد از زبان همان زبانی است که با خدا سخن میگوییم که به بیان دیگر همان سخن گفتن از خدا تلقی میشود. اما موضوعی در این میان طرح میشود و آن اینکه اساسا میان سخن گفتن از خدا و سخن گفتن با خدا تفاوت وجود دارد. زمانی که از خدا سخن میگوییم، او غایب است، اما زمانی که با خدا سخن میگوییم او طرف اساسی و اصلی ما محسوب میشود که همین مقوله یعنی سخن گفتن با خدا نیز خود به تنهایی دو شاخه فرعی دارد که عبارت از سخن گفتن خدا با ما و سخن گفتن ما با خداست. در حوزه سخن گفتن ما با خدا، تاکنون دستمان از منظر فلسفه دین در قالب زبان فارسی خالی بود و اثری در این حوزه نداشتیم، در حالی که در زبان انگلیسی آثار متعددی در این راستا ارائه شده بود، لذا انتخاب و ترجمه این کتاب اقدام بسیار مناسبی بود.
محمودی در ادامه به تاثیر نویسنده کتاب «هنگام نیایش چه میکنیم؟» در گستره مباحث مربوط به فلسفه دین گفت: برومر اساسا شأن فلسفی دارد و در این کتاب نیز شأن فیلسوف دین را تماما ادا کرده و تنها به مساله نیایش اکتفا نکرده است، بلکه مسائل گوناگون در حوزه فلسفه دین را
مد نظر قرار داده بنابراین مخاطب خاص این کتاب، مزه فلسفه دین را از طریق این اثر به خوبی میچشد. دعا در این اثر به خوبی از ابعاد مختلفی بررسی شده و همانگونه که گفتم از منظر فلسفه دین مورد توجه قرار گرفته، ضمن آنکه در این اثر گویی چنین ترسیمی از دعا ارائه شده که دعا در واقع همان اعتماد به خداست.