پيام دکترسيد حسين نصر به اولين همایش مکتب شيراز

seyed hoseyn nasr
سید حسین نصر

شيراز- بهار 1383

به نام آن كه جان را فكرت آموخت

تشكيل همايش مربوط به حوزة فلسفي شيراز را به بانيان اين امر تبريك مي‌گويم. در دهه‌هاي 30 و 40 مرحوم كربن و اين جانب موفق شديم نام مكتب اصفهان را براي دورة فعاليت حيرت‌آور فلسفي در اصفهان در آغاز عصر صفوي به جامعه علمي غربي بقبولانيم و حتي در خود ايران نيز اين نام اشتهار فراوان يافت و در سال‌هاي اخير توجه زيادي به آثار بزرگان اين مكتب به ويژه ميرداماد و ملاصدرا مبذول شده است. لكن تاكنون كمتر به زمينه‌اي كه اين جريان بزرگ فلسفي از آن برخاست توجه شده است؛ انگار كه نظام‌هاي بزرگ فلسفي قرن دهم و يازدهم از خلأ پديد آمده و يا بازگشتي است به دوران شناخته شدة قرن هفتم كه به دنبال آن فترتي طولاني در سير انديشة فلسفي در ايران رخ داده است؛ لكن حقيقت غير از اين است و مكتب اصفهان دوران جديدي از حيات تفكر فلسفي مكتبي است كه به درستي مي‌توان آن را مكتب شيراز خواند، مكتبي كه مركز جغرافيايي آن شهر زيبا و دارالعلم مشهور شيراز بوده و حدود تاريخي آن بين دو شيرازي معروف يعني قطب‌الدين و صدرالدين شيرازي است. در چند قرني كه اين دو شخصيت بزرگ فلسفي را از هم جدا مي‌كند، شيراز مركز مهم فلسفه شد و بسياري از مشاهير مانند سيد شريف جرجاني، از راه دور براي تلمذ به آن ديار مي‌آمدند. در اين شهر بود كه خاندان دشتكي به ويژه صدرالدين و غياث الدين عَلَم فلسفه‌اي را كه آميخته با اشراق و عرفان و كلام بوده و پيش درآمدي بود براي ظهور حكمت متعالية ملاصدرا، برافراشتند و مدرسة منصوريه را بنا كردند كه شهرتش در جهان اسلام اشاعه يافت. از شيراز بود كه ملاجلال دواني با متكلمان و حكماي عثماني تماس داشت و با آنان در حال رقابت بود و رسايلش مورد توجه و بحث همگان قرار داشت. نيز در شيراز بود كه مشعل حكمت توسط بزرگاني هم‌چون شمس‌الدين خفري از گزند حوادث مصون نگاه داشته شد تا با وحدت دوبارة ايران در عصر صفويه به اصفهان انتقال يابد. اين ناشناخته‌ترين دوران تاريخ فلسفي كشورمان يعني از قرن هشتم تا دهم، با نام شيراز عجين است و تحقيق و تفحص در آن نه تنها براي روشن ساختن يك دورة بسيار سازنده در تاريخ انديشه در ايران، به همت فراوان نياز دارد، بلكه براي شناخت سير تاريخ فلسفة اسلامي در شبه قارة هند، و تا حدي عثماني نيز، بسيار مهم است. چه كسي از فتح‌اله شيرازي در سير تفكر اسلامي در هند قبل از شاه ولي الله دهلوي، مهم‌تر است؟ در واقع نفوذ مكتب شيراز از هند تا حجاز ديده مي‌شود و اهميت آن در تقريباً تمام جوانب انديشة فلسفي قرون بعدي در ايران و هند مشهود است. به علاوه، مكتب شيراز از خصوصيتي خاص برخوردار بود كه بايد در آينده توجه بيشتري به آن بشود و آن فعاليت مهم علمي به خصوص در زمينة نجوم و رياضيات توأم با فلسفه بود، و حكماي اين مكتب مانند دشتكي‌ها و خفري، علماي مهمي نيز در رشتة نجوم و رياضيات و غيره بودند و از اين جهت بيشتر به خواجه نصير و قطب‌الدين شيرازي شباهت داشتند تا به حكماي مكتب اصفهان كه در فلسفه دنباله‌رو مكتب شيراز و درعين حال ايجاد كنندة نظريات جديد فلسفي بودند، ولي بر عكس اسلاف خود در شيراز، توجهي چندان به علوم نداشتند، به استثناي شيخ بهايي كه اتفاقاً او بيشتر فقيه و صوفي بود تا فيلسوف. به هر حال مكتب شيراز هم از لحاظ تاريخ فلسفه و هم تاريخ علوم اسلامي، از نهايت اهميت برخوردار است. از درگاه احديت مسألت دارد كه اين همايش با تأييدات او به بهترين وجه انجام گيرد. با عرض تبريك و دعاي توفيق براي آنان كه اين مجلس را به پا كرده‌اند و به خصوص دانشمند محترم آقاي دكتر قاسم كاكايي، سخن را با اين كلام ختم مي‌كنم كه گرچه سعادت حضور جسماني در اين همايش را ندارم، روحاً خود را در اين مجمع حاضر مي‌دانم و مشتاقانه منتظر نشر سخنراني‌هاي اين همايش هستم.

والسلام سيد حسين نصر

حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی مدرس حوزه و دانشگاه

دیدگاهتان را بنویسید