مه دلربای قرآن
رمضان و ماه روزه تو عزیز گر بدانی
رخ خود عیان نموده شده ماه میهمانی
مه پر ز خوان رحمت که اسیر گشته شهوت
ز رسول مهربانی برسیده مژدگانی
نه به اجرت عبادت که به فضل و جود بیحد
همه نوع اجر و نعمت بدهند رایگانی
مه دلربای قرآن مه روزیِّ فراوان
مه پر ز معرفت با نغمات آسمانی
ز درون خدای جستن، سر سفره اش نشستن
مه اشک و سوز و آه و مه زاری نهانی
مه عشق و ماه یزدان که چو شب نخفتی ای جان
بدهند هم ز کوثر به تو آب زندگانی
بشکافت فرق حیدر بزدی ندای فُزتُ
به سپیدهای از این مه که بُدش از آن نشانی
«علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را»
که به ما گشودهای تو همه گونه از معانی
زده دم علی ز حبت همه عمر قاسم دون
که بر او ز حوض کوثر تو نصیب برچکانی
اگرش برانی از در تو به جرم روسیاهی
«نه طریق دوستاناست و نه شرط مهربانی»