
دکتر قاسم کاکايی و منصوره رحمانی
چکيده مقاله
تأمل و انديشه در باب خدا، يکی از مهمترين و اساسیترين محورهای معرفت انسان است و در طول تاريخ فلسفه و کلام، متفکران بسياری به بحث و بررسی در اين باب همت گمارده اند. از ميان مباحث خداشناسی، براهين اثبات وجود خدا از اهميت ويژهای برخوردار است و اساس سخن گفتن از خدا را تشکيل میدهد. هر يک از الهيدانان بر اساس مبانی و نظام فکری خود به شيوهای میکوشند براهينی متقن، براثبات وجود خدا اقامه کنند. از جمله اين متفکران میتوان به ملاصدرا، بنيانگذار حکمت متعاليه و توماس آکوئيناس، فيلسوف برجسته قرون وسطی اشاره نمود. هر چند ملاصدرا و توماس وجود خدا را فطری میدانند، باز هم به اقامه برهان بر وجود خدا میپردازند. ملاصدرا با طرح امکان فقری و تکيه بر مبانی صدرايی، برهان امکان و وجوب توماس را غنا میبخشد و با اقامه برهان صديقين از وجود بر وجوب شاهد میآورد. وی همچنين با اثبات حرکت جوهری، برهان حرکت او را تکميل مینمايد. در اين مقاله بر آنيم که ابتدا ديدگاه ملاصدرا و توماس را در باب بداهت وجود خدا تبيين کنيم و سپس به بررسی و مقايسه برخی از براهينی که آنها برای اثبات وجود خداوند اقامه میکنند، بپردازيم
/moghayese va naghd esbat vojod khoda az didgah molasadra va acoinas.pdf