غياث‌الدين منصور دشتكي و فلسفه عرفان

ghiyath
غیاث الدین منصور و فلسفۀ عرفان

برخوردهاي بين حكومت صفوي و حوزه فلسفي شيراز و منزوي شدن اين حوزه در اواسط حكومت صفوي، از مهم‌ترين موضوعاتي است كه در كتاب«غياث‌الدين منصور دشتكي و فلسفه عرفان »بررسي شده است.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران‌ (ايبنا)، حجت‌الاسلام دكتر قاسم كاكايي، پژوهشگر فلسفه و عرفان اسلامي، ضمن اعلام مطلب فوق، درباره موضوع جديدترين كتاب خود گفت: اين كتاب به شرح احوال غياث‌الدين‌منصور دشتكي، بزرگترين فيلسوف قرن دهم هجري در جهان اسلام‌، يعني قبل از ملاصدرا و مكتب اصفهان مي‌پردازد.
عضو هيات علمي دانشگاه شيراز اظهار داشت: اين كتاب همچنين خصوصيات بارز مكتب شيراز را بيان و چندين شخصيت ديگر از بزرگان مكتب فلسفي شيراز مانند صدرالدين محمد دشتكي و شمس‌الدين محمد خفري را معرفي مي‌كند و به معرفي شاگردان اين مكتب و رابطه بين مكتب فلسفي شيراز و مكتب فلسفي اصفهان مي‌پردازد.
وي افزود: در بخش دوم كتاب، يكي از رساله‌هاي غياث‌الدين منصور دشتكي تحت عنوان منازل‌السايرين و مقامات العارفين‌، تصحيح، ترجمه و شرح شده‌ است كه اين رساله را مي‌توانيم به نوعي جزو فلسفه و عرفان اسلامي به حساب آوريم و نكات بكر و ارزنده‌اي در باب عرفان عملي و نيز بحث مهم تجربه ديني و تجربه عرفاني را در آن بيابيم.
دكتر كاكايي در پاسخ به اين سوال كه اين كتاب در مقايسه با آثار هم‌طراز خود چه ويژگي تازه‌اي دارد، اظهار داشت: از ويژگي‌هاي مهم اين كتاب، ارائه تصويري از جنبه فرهنگي، سياسي و ديني حكومت صفويه است كه تاكنون كمتر به آن پرداخته شده‌ كه برخوردهاي بين حكومت صفوي وحوزه فلسفي شيراز و منزوي شدن اين حوزه در اواسط حكومت صفوي را ترسيم مي‌كند.
وي تصريح كرد: از ديگر نكات مهم اين كتاب، معرفي مكتب شيراز است كه ناشناخته‌ترين دوره تاريخ فلسفه اسلامي به حساب مي‌آيد، هرچند به لحاظ حجم، آثار اين دوره پرتعدادترين آثار را در ميان تمام ادوار تاريخ فلسفه اسلامي دارد. نويسنده كتاب «‌وحدت وجود به روايت ابن‌عربي و مايستر ‌اكهارت» در پاسخ به سوال ديگر خبرنگار «ايبنا» مبني بر اين كه «اين كتاب را بايد كاري تاليفي دانست يا نوعي تدوين»، گفت: بخش اول كتاب تاليف است كه به مطالب مهمي در مورد زندگي غياث‌الدين منصور‌ دشتكي و ويژگي‌هاي مكتب شيراز مي‌پردازد و بخش دوم نيز نوعي تصحيح، ترجمه و شرح يك رساله مهم عرفاني است.
كتاب«غياث‌الدين منصور دشتكي و فلسفه عرفان، منازل‌السايرين و مقامات‌العارفين» از سوي فرهنگستان هنر در شمارگان 2000 نسخه ، 280 صفحه و قيمت 56000 ريال منتشر شده است.

مقدمه کتاب

یكى از ناشناخته‏ترين دوران تاريخ فلسفه اسلامى، مقطع بين زمان خواجه نصيرالدين طوسى و ميرداماد است. اكثر كتب وآثار انديشمندان اين دوره به صورت نسخه‏هاى خطى در كتابخانه‏هاى داخل و خارج كشور پراكنده‏اند. لذا هم انديشمندان‏اين دوره ناشناخته‏اند و هم طرز انديشه آنان بر ما چندان هويدا نيست. جالب آن كه در تحقيقى كه اخيراً برخى دوستان فاضل‏درباره نسخه‏هاى خطى انجام داده‏اند، معلوم شد كه از نظر حجم، اين دوره بيشترين آثار را در ميان تمام ادوار تاريخ فلسفه‏اسلامى داراست.

در اين كه اين دوران را چه بناميم نيز بين اهل تحقيق اختلاف نظر است، برخى آن را دوره »فترت» فلسفه اسلامى‏مى‏دانند، اما چنان كه در ادامه خواهد آمد، نگارنده به تبع برخى صاحب نظران، نام »مكتب شيراز» يا »حوزه فلسفى‏شيراز» را براى اين دوره بيشتر مى‏پسندد. تحقيق و تفحص در اين دوره، به خصوص براى شناخت كيفيت تكوين و تكامل‏حكمت متعاليه ملاصدرا و چگونگى ارتباط آن با ديدگاههاى فلاسفه قبل از وى، از اهميت خاصى برخوردار است.

حدود 16 سال قبل امورى چند از جمله مشاهده خلأ پيش‏گفته در تاريخ فلسفه اسلامى، تناسب رشته تحصيلى نگارنده بااين مباحث، علقه به شيراز و «مردم صاحب كمالش» و در آخر، «تولاى مردان اين پاك بوم» خاطر نگارنده را برانگيخت تااقدامى براى بازشناسى و احياى مكتب يا حوزه فلسفى شيراز را جزو رسالتهاى علمى خويش قرار دهد. فضاى حاكم برحوزه‏هاى علميه و دانشگاه شيراز، كه در هر دو توجه به حكمت و عرفان اسلامى رخت بربسته بود، نيز نگارنده را بر انجام‏اين كار مصمم‏تر ساخت.

حاصل اين پروژه ايجاد چند درس فلسفه در حوزه‏هاى علميه شيراز، تأسيس رشته فلسفه در دانشگاه شيراز و نيزبرگزارى چند سمينار ملى و بين المللى در باب مكتب فلسفى شيراز در اين دانشگاه بود. علاوه بر آن، سلسله مقالاتى كه‏نگارنده تحت عنوان «آشنايى با مكتب شيراز» در مجله پژوهشى خردنامه صدرا نگاشت، باعث فتح بابى در زمينه كاوش‏درباره اين مقطع از تاريخ فلسفه اسلامى شد؛ چنان كه علاوه بر انتشار مقالات و كتابهاى پراكنده در اين باب، شاهد تكاپوى‏علمى در اين زمينه در سطح دانشگاه‏هاى كشور نيز بوديم. در نتيجه، ده‏ها رساله دكترى و كارشناسى ارشد راجع به‏انديشمندان اين دوره نگاشته شد كه نگارنده سمت راهنمايى يا مشاورت برخى از آنها را در تهران، اصفهان، مشهد، قم وشيراز بر عهده داشته است. برخى از اين رساله‏ها نيز به صورت كتاب درآمده‏اند. هرچند متأسفانه بعضى از آنها – كه بنده‏راهنمايشان نبوده‏ام – از عادت ناميمون «انتحال» پيروى كرده و مقالات اين حقير را، بدون ذكر مرجع، بى كم و كاست تحت‏عنوان رساله ارائه داده‏اند، ولى حداقل اين فايده را داشته است كه در محافل مختلف توجه به اين دوره از تاريخ فلسفه‏اسلامى برانگيخته شود.

از سوى ديگر، پس از انتشار سلسله مقالات مذكور، استادان و انديشمندان مختلفى، نگارنده را در تداوم چنين كارى موردتشويق قرار دادند؛ به خصوص جناب آقاى دكتر سيد حسين نصر كه سلسله مقالات نگارنده را تحت عنوان «آشنايى با مكتب‏شيراز» در خارج از كشور ديده بودند، با ارسال چند نامه ضمن تشويق نگارنده به تداوم اين كار، رهنمودهايى نيز ارائه دادندوآن را ضرورتى براى پر كردن خلأ تحقيقات در فلسفه اسلامى شمردند.

همچنين در كار سترگى كه شخصاً در تاريخ فلسفه اسلامى به تدريج منتشر مى‏كنند، به اين سلسله مقالات ارجاعات‏متعددى داده‏اند.

از اواخر سال 1385، فرهنگستان هنر تصميم گرفت كه كنگره بزرگ مكتب شيراز را در آذرماه 1387 در تهران و شيرازبرگزار كند. در همين رابطه مسئولان مختلف آن فرهنگستان و به خصوص دبير محترم كنگره، برادر گرامى جناب آقاى دكترنامور مطلق، با نگارنده تماس گرفته، مسئوليت كميته حكمت و عرفان اين كنگره را به اينجانب واگذار كردند. با رايزنى‏هاى‏انجام شده در اين كميته، قرار شد كه در آستانه برگزارى اين كنگره، براى شناساندن مكتب شيراز كتبى منتشر شود؛ چرا كه‏دستاورد ماندگار اين كنگره‏ها چيزى جز انتشار همين كتابها نيست. از همين روى، اينجانب نيز عهده‏دار تأليف كتاب حاضرشدم.

اين كتاب داراى دو بخش است. بخش اول درصدد معرفى اجمالى حوزه فلسفى شيراز برآمده، سپس به تفصيل به‏غياث‏الدين منصور دشتكى پرداخته است كه سرآمد فيلسوفان اين دوره و نقطه اوج مكتب فلسفى شيراز محسوب مى‏شود.براى اين كار ابتدا تصويرى از مكتب شيراز به طور كلى ارائه داده و آن گاه سير اين مكتب را از قطب‏الدين شيرازى تاغياث‏الدين منصور پى گرفته‏ايم. به علت اهميت سيد سند و محقق خفرى، دو فصل مجزا به اين دو انديشمند اختصاص‏داده‏ايم. پس از آن به تفصيل به غياث الدين منصور پرداخته‏ايم. در آخر نيز نگاهى گذرا به علل افول حوزه فلسفى شيراز پس‏از غياث‏الدين منصور، انداخته‏ايم.

در بخش دوم كتاب براى معرفى غياث‏الدين منصور و طبعاً ارائه تصويرى از حكمت و عرفان اين دوره، يكى از رساله‏هاى‏غياث‏الدين منصور را تحت عنوان «منازل السائرين و مقامات العارفين» همراه با ترجمه و تعليقات آورده‏ايم. نظر به مطالب‏طرح شده در اين رساله، مى‏توانيم آن را به نوعى «فلسفه عرفان» قلمداد كنيم كه نگاهى درجه دوم و فلسفى به مباحث عرفان‏عملى انداخته است و به شكلى مى‏توان آن را با فلسفه‏هاى مضاف و مباحث كلام جديد و تجربه دينى مربوط ساخت.

در اينجا از همه كسانى كه در نگارش اين كتاب، نگارنده را يارى رسانده‏اند و همچنين از مسئولان محترم فرهنگستان هنركه به برگزارى اين كنگره و انتشار اين كتاب همت گماشتند، تشكر مى‏كنم و اين اثر ناقابل را به روح پرفتوح عارف ربانى ومجدد حوزه عرفانى مكتب شيراز، حضرت آيت اللَّه نجابت شيرازى(ره)، تقديم مى‏نمايم و اميد آن دارم كه اين اثر، مقبول‏طبع پژوهندگان تاريخ حكمت و عرفان قرار گيرد و نگارنده از پيشنهادات و انتقادات سازنده ايشان محروم نماند.

حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی مدرس حوزه و دانشگاه

دیدگاهتان را بنویسید