بر آستان جانان
در شب میلاد امام رئوف فیلمی خاطره انگیز از پناه بردن حاج قاسم سلیمانی به آستان بلندآشیان حضرت امام رضا علیه السلام و خادمی او در آن آستان بدستم رسید که داغ او را با عشق امام رضا گره زد و چنین ثمر داد:
یاد تو آمد ای جان آتش به جانمان زد
شد نیشتر عزیزا! بر قلب خونفشان زد
روز رضا و شادی در مولد رضا بود
حزنت گره رضا را با غم در این زمان زد
شد اشک جاری از دل چون دید آن جلالت
صد نقشِ عشقْ قاسم بر چشمهٔ روان زد
دلها بشد روانه چون کاروان به مشهد
قاسم چو بانگ دعوت ناگه به کاروان زد
بغضی ز حزن و شادی در قلب ما نهان بود
در صحن خسرو دین کوسی بر آن نهان زد
با صد نشان و درْجه خادم بشد در آن صحن
فریاد «یا رضاجان» سردارِ بینشان زد
سردار بود و سرور از هرچه جاه بگذشت
سر را بسان صورت بر خاک آستان زد
قاسم! خموش اینجا کی جای چون تو موریاست
آنجا که آن سلیمان فریاد بیبیان زد:
«بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد»