برگزاري نشست نقد و بررسي کتاب «هنگام نيايش چه مي‌کنيم؟» در شهر کتاب

نقد کتاب نیایش4
نقد کتاب نیایش 4

روزنامه اطلاعات – پنجشنبه 21 شهریور 92- نشست نقد و بررسي کتاب «هنگام نيايش چه مي‌کنيم؟» نوشته ونسان برومر و ترجمه اشکان بحراني و مسعود رهبري عصر سه شنبه 19 شهريورماه با حضور حجت الاسلام دکتر قاسم کاکايي و دکتر غلامرضا خاکي و حسين محمودي در شهر کتاب مرکزي برگزار شد.

در ابتداي اين نشست حجت الاسلام دکتر قاسم کاکايي استاد فلسفه دانشگاه شيراز که مقدمه، ويرايش و تعليقات کتاب «هنگام نيايش چه مي‌کنيم؟» را نگاشته است، گفت: دعا روح دين است و اگر آن را از دين بگيريم، باطن دين از بين مي رود و متأسفانه امروزه جنبه باطني دين و روح دين تحت تأثير جنبه‌هاي فقهي، سياسي و غيره دين قرار گرفته است و اگر توجه به اين امر نشود، خسارتي به دين و ديانت و دين ورزي خواهد بود.
تأکيد برومر بر شناخت اسلام معنوي در ايران
اين پژوهشگر فلسفه و عرفان اسلامي در معرفي ونسان برومر گفت: پرفسور برومر يکي از فلاسفه برجسته فلسفه دين در دوران معاصر به شمار مي‌رود، که علاوه بر تدريس در دانشگاه‌هاي برجسته دنيا، کتابهاي متعددي تأليف کرده است که برنده چندين جايزه بين‌المللي شده است.
اولين آشنايي من با ايشان در سال 79 بود که براي کنفرانسي به ايران آمده بودند و آن زمان طالبان در افغانستان قدرت گرفته بود و آشنايي ايشان با مباحث اسلامي بسيار کم بود و تصور ايشان اين بود که ما هم چندان فرقي با طالبان نداريم و با ترس و لرز به ايران سفر کرده بود اما در سخنراني که تحت عنوان «سعادت غايي و عشق الهي» در دانشگاه داشت با استقبال زيادي از سوي دانشجويان مواجه شد و با ديدن جمعي از دختران دانشجو در اين نشست تازه آنجا پي به آزادي تحصيلي زنان در ايران برد و اين نشست مقدمه اي براي سفرهاي بعدي اش به ايران شد.
کاکايي افزود: برومر دوباره در سال 83 براي برگزاري چندين جلسه درس براي دانشجويان تحصيلات تکميلي به ايران آمد و مدت 10 روز براي شرکت در چند سمينار به شيراز سفر کرد و گفتگوهاي ما با ايشان ادامه داشت و بعد از اينکه ايشان رفت پس از کشته شدن نواده نقاش معروف هلندي به دست يک مسلمان حدود 800 نفر از متفکران را در هلند جمع کرد و در آنجا گفت که اين اسلامي که شما در اروپا شناختيد يا از عربهاست که اسلام بدوي است و يا از ترکهاست که خشونتهاي خاصي را همراه دارد و اگر مي خواهيد اسلام معنوي را ببينيد بايد ايران را بشناسيد.
وي در ادامه به تبيين ديدگاههاي برومر در مورد اسلام پرداخت و گفت: برومر معتقد است که اختلاف بين اسلام و مسيحيت کمتر از اختلاف دو فرقه مسيحيت با يکديگر است. برومر فيلسوف متديني است و واعظ کليساي پروتستان است.
برومر در همايش روز جهاني فلسفه که در ايران برگزار شد شرکت کرد و در اين سفر ويرايش دوم کتاب «هنگام نيايش چه مي‌کنيم؟» را به بنده هديه کرد و در آنجا بحث ترجمه فارسي اين کتاب مطرح شد و ايشان موافقت کرد اما دو شرط گذاشت يکي اينکه بنده بر ترجمه اين اثر نظارت داشته باشم و دوم اينکه چون اين کتاب در فضاي مسيحي نوشته شده است، در ترجمه مصاديق و مثالها از اسلام آورده شود تا براي مخاطب مسلمان قابل فهم باشد.
دعا راز و نياز عاشق و معشوق است
حجت الاسلام کاکايي افزود: در کتاب «هنگام نيايش چه مي‌کنيم؟» برومر به کالبدشکافي دعا مي پردازد. در عربي دعا معناي خاصي دارد که خواست و حاجت خواهي بيشتر منظور است. برومر حاجت خواهي را از خدا بررسي مي کند و اينکه تأثير دعا چيست؟ آيا اين دعا بر خدا تأثير دارد يا بر انسان؟ اگر دعا بر خدا تأثير دارد چگونه خدايي که تغييرناپذير است را مي توان تغيير داد؟ و چگونه مي توان تأثير دعا بر خدا را ارزيابي کرد؟ برومر مي گويد اين سنجش با روشهاي تجربي امکان ندارد.
برومر همچنين به اين پرسش مي پردازد که آيا خدا مثل ماشين است که اگر دعا کني جواب دهد؟ يا اينکه نه رابطه ما با خدا چيز ديگري است؟ برومر اينگونه دعا را نمي پسندد و دوباره به اين پرسش مي پردازد که شايد دعا بر شخص نيايشگر تأثير دارد و اميد و شوق را در فرد بيشتر مي کند؟ او مي‌گويد در اين صورت آيا دعا روان درماني و مراقبه و چيزي شبيه مديتيشن است؟ سپس مي‌گويد خير؛ دعا اين نيست.
وي افزود: برومر معتقد است که دايره دعا به حاجت خواهي محدود نيست و سپاس، ستايش، توبه، استغفار، مناجات، ذکر و … را نيز در درون خود دارد؛ لذا در بحث حاجت خواهي چند سؤال را مطرح مي کند يکي اينکه اگر خدا قادر مطلق باشد( الهيات کلاسيک) آيا مي توان هر چيزي را انجام دهد؟ و اگر خدا عالم مطلق است و سرنوشت همگان را مي داند در دعا اگر فردي طول عمر ديگري را از خدا بخواهد و يکباره آن فرد بميرد، در اين صورت آيا اينجا علم خدا جهل نمي شود؟ چگونه خدا که عالم مطلق است، سرنوشت و قضا و قدر با دعا تغيير مي کند؟
کاکايي در ادامه تأکيد کرد: برومر سؤالاتي اينچنين مي پرسد که چگونه خدا را تغيير مي دهيم در حاليکه خدا تغييرناپذير است و او مي داند که من چه مي خواهم پس گفتنش چه فايده‌اي دارد ؟ اگر خدا خيرخواه مطلق است اگر من چيز بدي بخواهم نبايد بدهد و اگر چيز خوبي هم بخواهم خب بدون اينکه بگويم و بخواهم بايد بدهد. در اين صورت فرق ما با گلدان کنار پنجره چيست؟ ما بدون اينکه گلدان سخن بگويد به آن آب مي دهيم و نيازهايش را رفع مي کنيم، برومر در اينجا مي گويد آيا ما بايد در حد يک گياه باشيم خب در اين صورت درجه ما به شيء فروکاسته مي شود آيا ما مي خواهيم در اين حد باشيم؟
اين استاد فلسفه و عرفان اسلامي افزود: برومر در نهايت پاسخ مي دهد که دعا يک راز و نياز عاشق و معشوق است و به زيبايي مي توان منظور برومر را در اين بيت ديد که « اگر دعا نکنم لطف او همي گويد/ سرد و بسته چرايي بگو زبان داري» لذا دعا ما را از سردي و بسته بودن بيرون مي آورد و يا به قولي «در زير هر ربناي تو لبيک هاست» يعني همان زمان که تو موفق مي شوي کنار معشوقت بنشيني و سخن بگويي اين خود توفيق است.
وي در ادامه تأکيد کرد: برومر در پاسخ به اين سؤال که آيا دعا بر خدا تأثير مي‌گذارد يا بر من نيايشگر؟ مي‌گويد: هيچکدام. بلکه دعا يک رابطه بيناشخصي است و آن چيزي که تغيير مي کند رابطه بين من و خداست. گاهي تغيير رابطه مستلزم عوض شدن طرفين نيست اما در رابطه عشق و دوستي اگر رابطه ما عوض شد، رابطه هر دو طرف عوض مي شود يعني اگر من توبه مي کنم خدا تائب است هم من برمي گردم و هم خدا برمي گردد. برومر بر اين باور است که فقط در عرفان عاشق و معشوقي دعا معنا دارد و در عرفان اتحادي که شخص عارف فاني است، دعا بي معناست.
در بخشي از اين نشست دکتر غلامرضا خاکي با اشاره به نکاتي در مورد ساختار کتاب و ويرايش و تعليقات آن، به بيان دريافتهاي خود از ديدگاه هاي برومر در مورد دعا پرداخت و گفت: وقتي عنوان اين کتاب را ديدم به دنبال اين رفتم که ببينم آيا دعا با نيايش مترادف است؟ در ريشه يابي واژه نيايش در زبان پهلوي متوجه شدم که نيايش، «نيايشن» بوده است و نون اول واژه نيايش در زبان پارسي باستان به معناي جاي فرود آمدن است، پس معناي ريشه‌اي کلمه نيايش با معناي دعا و خواستن در ظاهر يکي نيست و متوجه شدم که مولانا در غزل زيباي «باز فرود آمديم بر در سلطان خويش/ باز گشاديم خوش بال و پر و جان خويش» اين نيايش را مترادف با دعا ندانسته است.در ادامه اين نشست دکتر حسين محمودي به جايگاه بحث دعا در ميان مسائل فلسفه دين پرداخت و گفت: بين مسائلي که در فلسفه دين و علم کلام مطرح است، موضوعات مشترکي وجود دارد اما هدف و روش اين دو کاملا با هم متفاوت است. در علم کلام دفاع از مدعيات دين است و روش آن نقلي و بر اساس نص است اما در فلسفه دين، فيلسوف در پي دستيابي به حقيقت است و بايد التزام له و عليه را کنار بگذارد.

حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی مدرس حوزه و دانشگاه

دیدگاهتان را بنویسید