اعتیاد و ترک اعتیاد

مدتها بود که علاقهٔ خاصی به شاعر توانا جناب عبدالجبار کاکایی در خودم حس میکردم. نه به خاطر این که نام خانوادگی ایشان با ما یکی است. بلکه به خاطر شعرهای زیبایشان و حق گرایی ایشان. تا این که دو سال قبل در همایش شمس تبریزی در خوی ایشان را از نزدیک زیارت کردم. شیفتگیم به ایشان بیشتر شد. سال گذشته هم در شیراز میزبان ایشان شدم و فرصت آشنایی بیشتر فراهم شد. در ضمن صحبت ناگهان ایشان سؤال کردنذ: «شما شعر نمی سرایید؟». بنده که هیچگاه رسما شعر نمی گفتم و آخرین شعر ثبت شده ام مربوط می شد به کلاس سوم ابتدایی! با شرمندگی پاسخ دادم که: «خیر». اما احساس کردم که این سؤال ایشان در واقع یک امر و ارشاد و یک انشای تکوینی است. هرچند این امر را یک شوخی تلقی کردم. لذا در فضای مجازی شعرهایی به شکل طنز برای ایشان ارسال میکردم که مورد استقبال و تشویق ایشان قرار می گرفت. یکی از این موارد، در باب پرسه زدن در فضای مجازی بود و با این شکایت شروع شد:
شب و روز گام زنم من به مجازیبازار
گر که پرسند مرا نام بگویم: بیکار
حیف از عمر گرانمایه که در لغو برفت
یا رب از هرچه خطا رفت هزار استغفار
پس از مدتی مسئولان محترمْ تلگرام را فیلتر فرمودند و ما ناچار شدیم همراه خانواده از فضای شلوغ و پُرشورِ تلگرام به فضای آرام و خلوت واتساپ کوچ کنیم. در اینجا این قطعه سروده شد:
خدایا شادی و آرامشم بخش
سکوت و خلوتی پُردانشم بخش
بَدَل کردم تِلِگْرام را به واتساپ
کنون وقت مفید افزایشم بخش
تو بِرْهانم ز دنیای مجازی
پیِ کسبِ حقیقت خواهشم بخش
اما همراهان عزیز دوام نیاوردند و باز هم به تلگرام بازگشتند! اینجا بود که شعری در باب اعتیاد سرودم و برای جناب عبدالجبار فرستادم. ایشان نیز تأیید و تشویق فرموده بیت آخر را بدان افزودند:
وه چه پُرکار است و پُربار اعتیاد
کرده ما را سخت بیمار اعتیاد
ابتدا ما را چه آسان میرُبود
لیک ترکش گشته دشوار اعتیاد
شیشه و تریاک و کوفت و زهرِ مار
برده سود از کل بازار اعتیاد
تِلْگِرام، اینستاگرام یا واتساپ
میخزد از در وَ دیوار اعتیاد
میخوریم از دست او خون جگر
نیست جز هند جگرخوار اعتیاد
هم ز دستش از خوراک افتادهایم
هم نموده خوابمان زار اعتیاد
لعنت و نفرینِ عالَم بر تو باد
چون که کردی ظلمِ بسیار اعتیاد!
ترک کن جانا که من بیدردِ سر
ترک کردم سیزده بار اعتیاد