احمدی و محمّد و محمود

احمدی و محمّد و محمود
احمدی و محمّد و محمود

ای گرامی نبیِّ فرخنده
خلقی از دعوت تو شد زنده

خاتم انبیا و هم رسلی

شرعِ نورانیِ تو پاینده

حقِّ ثانی و صادر اول!
خلق در فهم آن چه درمانده!

ای که گردون ز تو بُوَد گردان
هم به گِردت جهان گردنده

کاملان در برابرت ناقص
شاهدان از رخ تو شرمنده

رهرو توست جمله خیل مَلَک
ره‌نشین تو هر تنابنده

در سماءِ نبوتی خورشید
انبیا از رخ تو تابنده

ریزه‌خوار‌‌ِ معارفت از خلق
هم قدیم‌اند و حال و آینده

صاحب کوثری و خُلقِ عظیم
گشته حیدر تو را نماینده

گاه عابد به مسجد و محراب
گه به میدان جنگ فرمانده

ای که در رنجها و سختیها
نشده از لبت جدا خنده

احمدی و محمد و محمود
هم رئوف و جواد و بخشنده

رحمتی از برای عالمیان
جن و انسان به تو پناهنده

چون شفیعِ اُمم تویی در حشر
نیست ما را هراسِ پرونده!

قاسم عمری است می‌زند درِ تو
درِ دیگر ندارد این بنده

حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی مدرس حوزه و دانشگاه

دیدگاهتان را بنویسید